اگر شما فردی هستید که به توسعه شخصی خود پایبند هستید و قصد پیشرفت دارید، این متن را تا آخر بخوانید.
در جوانی آرزوهای بزرگی داشتم، قصدم این بود که موفق شوم و هر آنچه میخواهم به دست بیاورم، با مشورت از افراد فرهیخته و موفق متوجه شدم که راهکار من کسب دانش و مطالعه است و تا توانستم کتاب خواندم، یاد دارم کتابی میخواندم از مرد بزرگ بازاریابی نوین جناب آقای دیل کارنگی به نام آیین زندگی، در این کتاب ایشان نکات زیادی درباره نحوه صحیح خورد و خوراک مطرح کرده بودند و یا کتابی از آقای برایان تریسی میخواندم که ایشان نیز تأکید داشت از سه سم سفید رنگ (آرد سفید، نمک و شکر) پرهیز کنیم.
من همیشه این سوال را از خودم میپرسیدم که موفقیت چه ربطی به غذا خوردن و خورد و خوراک دارد، علاوه بر آنکه تفریح من در روزهای سخت تحصیل و کار و طی نمودن پلههای ترقی چیزی نبود جز ” خوراکی”!
بیش از چهل کیلوگرم اضافه وزن داشتم ولی همچنان پرانرژی و فعال بودم و رعایت دستورالعملهای غذایی به نظرم خیلی ضروری نمیآمد.
سی ساله شدم در حالیکه موفقیتهای زیادی کسب کرده بودم، اما یک جای کار ایراد داشت! حالم اصلاً خوب نبود!
زانو درد، کبد چرب، مشکلات تنفسی و این اواخر با دستگاه اکسیژن میخوابیدم، چاقی امانم را بریده بود و بازدهی کاریام به شدت کم شده بود!